• قسمت ۷ - ماه‌های آخر بارداری و زایمان
    2021/11/14
    قراردادم دیگه داره تموم می‌شه. نمی‌دونم بعد از اون چیکار بکنم. می‌شه اونو نه ماه دیگه هم تمدید کنم؟ وقتی دلم شور می‌زنه و نگران می‌شم، شستم رو محکم‌تر می‌مکم. احساس می‌کنم همه چی در هم و برهم شده. مثل مهای سرم که بلند و درهم ریخته ست. مامان زود خسته می‌شه، آخه من هفت ماهمه. مامان نمی‌تونه رو پاش وایسته. دکتر می‌گفت که قد من بیشتر از چهل سانته. روز به روزم دارم بزرگتر می‌شم. بعضی وقتا از کاری که کردم پشیمون می‌شم، منظورم اومدن تو این خونه هست. مامان که دیگه قابل تحمل نیست، همش شکایت می‌کنه.
    続きを読む 一部表示
    8 分
  • قسمت ۶ - پدر و مادر هر دو مسئول تربیت فرزند هستند
    2021/10/31
    آخی، چقدر خوبه که آدم راحت باشه. احساس می‌کنم خیلی راحت و سرحالم. مامانم هم همین‌طور. حالش خیلی بهتره، آروم‌تر شده. بابام خوش اخلاق و سرحاله. یواشکی یه چیزی بگم؟ فکر کنم کلاسی که بابا و مامان رفته بودند کار خودش رو کرد. کاش همیشه این‌طوری باشه. بابام شبا با من حرف می‌زنه. البته از پشت دیوار خونم. نازم می‌کنه و شعرای قشنگ برام می‌خونه. کودک نازنینم، غم تو رو نبینم.
    続きを読む 一部表示
    8 分
  • قسمت ۵ - وظایف پدران در تربیت فرزندان
    2021/10/24
    مامان غلغلکم نده! مامانم خیلی شیطون شده. هیچ کاری رو جدی نمی‌گیره! چند روز پیش دکتر به مامان گفته بود که ورزش‌های مخصوص قبل از زایمان رو شروع کنه. مثلا بره استخر و به جای شنا کردن نرمش کنه، یا ورزش‌های مناسب دیگه. بعضی وقتا می‌بینم کارای عجیب و غریب می‌کنه. اسمش رو می‌ذاره ورزش مخصوص. آخه مامان خوب، این کارا چیه می‌کنی؟ چرا روی چهار دست و پات راه میری؟ چرا از این پهلوت به اون پهلوت قل قل می‌خوری؟ وای خدا سرم گیج رفت.
    続きを読む 一部表示
    12 分
  • قسمت ۴ - کلاس‌های مشاوره برای تربیت کودک
    2021/10/17
    امروز مامان خیلی سرحال بود، چون خوب استراحت کرده بود. صبح که بابا اومد و اونو سرحال تر از روزای قبل دید، خوشحال شد … مامان به کلاس رسید و از روی یه کاغذ خوش رنگ که به دیوار زده بودن، شروع به خوندن کرد. “اطفال را بسیار باید مواظبت و محافظت و تربیت نمود، این است حقیقت و شفقت پدر و مادر، و الا علف خودرو گردند.” – حضرت عبدالبهاء. وای، چه خبره! همه تو این کلاس مامان اند. یک، دو، سه … چه زیادند! اولش همه شون با هم دعا خوندند.
    続きを読む 一部表示
    12 分
  • قسمت ۳ - ادامه ماجرا
    2021/10/10
    ساکت. لطفا یه لحظه ساکت باش. بله گوش کن ... فوق العاده ست، میشنوی مامان؟ یکم آروم بگیر و گوش کن. منم آروم میشینم. خدا کنه تموم دنیا آروم بگیرن. اون وقت تو میتونی صدای قلب من رو بشنوی. وای، تا حالا نمی‌دونستم که منم قلب دارم. تا این که یه دفعه صدایی شنیدم. دوباره گوش دادم و گفتم این دیگه چه صداییه؟ بعد دیدم یه چیزی تو سینه ام می‌تپه و ضربه می‌زنه.
    続きを読む 一部表示
    9 分
  • قسمت ۲ - مادران باردار
    2021/10/03
    ای وای. فکر می‌کنم اومدن من به این خونه مامانم رو دچار مشکل کرده. تا بخوام تکون بخورم حالش خراب می‌شه، حالت تهوع پیدا می‌کنه، بعدش گریه می‌کنه. اما چند دقیقه بعدش از خوشحالی شروع می‌کنه به رقصیدن. ولی در حال خوشحالی و رقصیدن هم باز حالت تهوع پیدا می‌کنه، یکمی ناراحت می‌شه. بعد احساس خستگی می‌کنه، دلش می‌خواد بخوابه. دکتر به مامانم گفت: حالت تهوعی که صبح‌ها مخصوصا بعد از بیدار شدن از خواب بهتون دست میده، به خاطر تغییراتیه که توی گردش خونتون اتفاق افتاده.
    続きを読む 一部表示
    7 分
  • قسمت ۱ - سخن جنین
    2021/09/26
    در این برنامه که از زبان کودکان تهیه شده است، به مسائل کودکان پرداخته می‌شود۔
    続きを読む 一部表示
    7 分